ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
زندانی قلعه قهقهه
نویسنده:
حمزه سردادور
ناشر:
هرمس
سال نشر:
1394
(چاپ
1
)
قیمت:
12000
تومان
تعداد صفحات:
747
صفحه
شابك:
978-964-363-290-8
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 9 نفر
امتیاز كتاب:
(1 امتیاز با رای 1 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'زندانی قلعه قهقهه':
"قلعهی قهقهه"، زندانی در زمان شاه اسماعیل بود که شاهزادگان و امرای عالی مقامی که مورد خشم پادشاه قرار میگرفتند، به آنجا فرستاده میشدند. این داستان پرفراز و نشیب، روایتگر سرگذشت قهرمانیهای "شاه اسماعیل دوم" است که در این قلعه کمی کمتر از 20 سال زندانی بود.
داستان از جایی شروع میشود که "مرادبیک"، نایبالحکومهی قلعه قهقهه است. او که مردی تندخو است، زنی زیبا با نام "قمر سلطان" و دختری دلفریب به نام "گل حرم" دارد. شاهزاده اسماعیلمیرزا، فرزند دوم شاه طهماسب، به علت حرکات ناپسند در آن قلعه زندانی بود و در عمارت مخصوص خود به سر میبرد. زمانی که قرار میشود عمارت شاهزاده را تعمیر کنند، مرادبیک، اسماعیلمیرزا را موقتاَ به عمارت خود انتقال میدهد.
با دیدن شاهزاده، تنها آرزوی گلحرم این میشود که با تکیه بر زیباییاش با او ازدواج کرده و ملکهی ایران شود. او در این رویا به سر میبرد، در حالی که مادر زیبایش با دیدن شاهزاده در قلعه، دلباختهی او شده و نقشههایی برای ربودن قلب او میکشد و در این هنگام ... (برگرفته از خلاصه داستان کتاب در وب سایت faraketab.ir)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"بهار فصل عشق و عاشقی است. رنگ و بوی بهشتی بهار و نسیم خلدی که از جویبارها و گلزارها میوزد، لطافت و طراوتی که از زمین و آسمان میبارد و نغمه مرغان چمن که در باغ و راغ میپیچد، اینها همه با وجد و شوقی که موسم بهار در جسم و جان آدمی به بار میآورد دست به هم داده احساسات لطیف بشر را که عالیترین آنها عشق و عاشقی است، تهییج و تحریک میکنند.
از قدیم شنیدهایم و خواندهایم که نغمهسرایی هزاردستان در باغ و بوستان، آوای عشق است که این پرنده شوریده به راه میاندازد و جوانان را به سوی عشق و عاشقی میخواند. آنان که به جادوی عشق گرفتار و از این نشئه آسمانی برخوردار بودهاند، خوشترین خاطرات عشق و عاشقی را از فصل بهار دارند.
آن سال هم موسم بهار بس طربناک و نشاطانگیز بود.
در یکی از اتاقهای پنجدری و رو به عمارت قلعه دولتی قهقهه، زن زیبایی که هنوز جوان و گلعذار مینمود روی تشک نشسته و به پشتی یله داده و پاهای لخت خود را دراز کرده، با دقت تمام بقچه مخملی را گلدوزی میکرد و با صدای نازک و جذاب خود تصنیف عامیانه را زمزمه مینمود ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!