شناسنامه محصول
طنین سیاه
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

طنین سیاه

(The Black Echo)
نویسنده: مایکل کانلی (Michael Connelly)
ترجمه: فرناز گنجی، محمدباقر اسمعیل‌پور
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1395 (چاپ 1)
قیمت: 33000 تومان
تعداد صفحات: 552 صفحه
شابك: 978-600-182-173-8
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 1 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'طنین سیاه':

هری بوش سرباز ارتش امریکا در جنگ ویتنام است.
در مناطق جنگلی و با دسترسی سخت ویتنام، تونل‌هایی هستند که به عنوان مسیرهای مواصلاتی بین روستاها و نیز محل انبار برنج مردم مورد استفاده قرار می‌گیرد و در زمان جنگ، این تونل‌ها به عنوان گذرگاه‌های پاتک ویت‌کنگ‌ها بر علیه ارتش امریکا استفاده می‌شد. هری بوش و تعدادی از همرزمانش با عنوان سازمانی موش‌های کور، مامور جنگ در این تونل‌ها هستند. پس از پایان جنگ و بازگشت همه آن سربازها به میهن، هریک در گوشه‌ای مشغول می‌شود، بعضی، نظیر هری بوش به عنوان کارآگاه پلیس، لباس خدمت پوشیده و بسیاری نیز به راه خطا و کژی رفته و در قالب باندهای تبهکاری از تجربیات و توانائی‌های نظامی خود در این راه استفاده می‌کنند. و در این داستان، چند نفر از همسنگران هری بوش در جنگ، با حفر تونلی به زیر صندوق امانات بانکی در لوس‌آنجلس ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"پسر نمی‌توانست در تاریکی خوب ببیند، اما نیازی هم به این کار نداشت. تجربه و تمرین به او می‌گفت که موقعیت، مناسب است. خوب و مساعد. با ضرباتی نرم، همه‌ی بازویش را نوازش کرد و در همان حال، به آرامی مچش را چرخاند. سنگ مرمر تکان می‌خورد. نمی‌خواست فرار کند. آن‌جا زیبا بود.
صدای سوت هوایی را که خارج می‌شد، شنید و توانست چرخش سنگ مرمر را احساس کند. این احساسات برایش آرامش‌بخش بودند. رایحه، او را به یاد جوراب کوتاهی که توی جیبش بود انداخت و به فکر استراحت و نفس تازه کردن خودش افتاد. تصمیم گرفت بعدا این کار را بکند. نمی‌خواست حالا کارش را متوقف کند، نه تا وقتی که کار را با وارد کردن ضربه‌ای بی‌وقفه تمام کند.
اما بعد متوقف شد - وقتی که صدای موتور ماشینی بلندتر از صدای سوت قوطی اسپری شنیده شد. به دور و برش نگاه کرد، اما به جز صدای انعکاس نور سفید و نقره‌ای‌رنگ ماه بر روی انبار و لامپ کم‌نوری که در بالای در تلمبه‌خانه‌ای نصب شده بود - که در نزدیکی سد بود - نور دیگری ندید ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!