بخريد و بخوانيد ...
آبروی از دست رفته کاترینا بلوم
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

آبروی از دست رفته کاترینا بلوم

(The Lost Honor of Katharina Blum)
نویسنده: هاینریش بل (Heinrich Böll)
ترجمه: حسن نقره‌چی
ناشر: نیلوفر
سال نشر: 1402 (چاپ 6)
قیمت: 120000 تومان
تعداد صفحات: 133 صفحه
شابك: 978-964-448-231-1
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 13 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (3.8 امتیاز با رای 5 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'آبروی از دست رفته کاترینا بلوم':

هرقدر هم این رمان تلخ باشد، باز هم مروج‌ گونه‌ای نشاط و شور زندگیست که بیشتر از طنز با روان‌پالایی سر و کار دارد. شاید این به آن خاطر است که هاینریش بل، مانند انقلابی‌های پیش از انقلاب، اعتمادی خلل‌ناپذیر به توده‌ی مردم دارد. موجودی مانند کاترینا بلوم بیست و هفت ساله که دو ویژگی بسیار خطرناک دارد، وفاداری و غرور، حتی در زمان اوج گرفتن خشونت در جامعه، زمزمه‌ی شور و امید سر می‌دهد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد)
داستان کتاب در سال 1974 می‌گذرد و به موضوع فشار بی‌امان رسانه‌ها بر زندگی خصوصی افراد و بازار داغ "بدست آوردن خبر به هر قیمتی" می‌پردازد. کاترینا بلوم در یک مهمانی با لودویک گوتن آشنا می‌شود. او متوجه می‌شود که گوتن به اتهام اعمال تروریستی تحت تعقیب پلیس است اما چون این مساله را باور نمی‌کند، به گوتن کمک می‌کند تا از دست پلیس بگریزد. صبح روز بعد پلیس به خانه‌ی کاترینا یورش می‌برد و او را برای بازجویی به مرکز پلیس می‌برد. خبرنگار یک روزنامه هم که از خبر مطلع می‌شود، داستان او را پر و بال می‌دهد و در روزنامه‌اش منتشر می‌کند. اما خبرنگار به این بسنده نمی‌کند و لحظه به لحظه تلاش می‌کند تا کوچکترین جزئیات زندگی کاترینا را کشف کرده و در روزنامه‌اش منتشر کند ...
کتاب با این جملات آغاز می‌شود:
"برای گزارشی که در پی می‌آید سه سرچشمه‌ی اصلی و چند منبع فرعی وجود دارد که ابتدا به آن‌ها اشاره می‌شود و دیگر هرگز به آن‌ها ارجاع داده نخواهد شد. سه سرچشمه‌ی اصلی عبارتند از صورت‌جلسه‌های تحقیقات و بازجویی‌های نیروی انتظامی، وکیل مدافع دکتر هوبرت بلورنا و دوست هم‌مدرسه‌ای و هم‌دانشگاهی‌اش دادستان پتر هاخ. چون دکتر بلورنا از روند پیشروی پرونده با وجودی که وقتی فکرش را می‌کرد اصلا مسئله‌ی بغرنج و غیرعادی نداشت و کاملا طبیعی پیش می‌رفت، سر در نمی‌آورد و به همین خاطر کلافه و به‌هم ریخته بود، دوستش پتر هاخ که نمی‌توانست ناراحتی او را ببیند، نتایج تحقیقات و مواردی را که در پرونده درج نشده بود - مسلما مخفیانه - برای استفاده‌ی رسمی و یا شخصی به او گزارش می‌داد. پس به خاطر چند خطا و قانون‌شکنی مختصر، اما بسیار انسان‌دوستانه که از آقای هاخ سرزده است، نباید بر او خرده گرفت. او حتی در خور بخشیده شدن هم هست ..."

نظر كسانی كه كتاب را خوانده‌اند:

 سارا ايزدي:  فکر میکردم با یک داستان روان مواجه هستم اما چیزی بود بین داستان و گزارش، در مورد چیزی که همه‌ی ما باهاش مواجه هستیم، از دست رفتن آبرو بخاطر جذب مخاطب! نمونه‌ی امروزیش دقیقا کاریه که ما داریم تو شبکه‌های اجتماعی انجام میدیم، دست به دست کردن اطلاعات شخصی دیگران بخاطر لایک! من با خوندن این کتاب حرص خوردم!

 هانيه سالاري:  پیشنهاد می‌کنم وقت بذارید و بخونیدش.