بخريد و بخوانيد ...
اکو در آتش (از سری کتاب‌های جک ریچر - کتاب پنجم)
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

اکو در آتش (از سری کتاب‌های جک ریچر - کتاب پنجم)

(Echo Burning)
نویسنده: لی چایلد (Lee Child)
ترجمه: محمد عباس‌آبادی
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1399 (چاپ 2)
قیمت: 163000 تومان
تعداد صفحات: 543 صفحه
شابك: 978-600-182-150-9
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 4 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (4.5 امتیاز با رای 2 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'اکو در آتش (از سری کتاب‌های جک ریچر - کتاب پنجم)':

در پنجمین کتاب از مجموعه کتاب‌های جک ریچر که در سال 2001 منتشر شد، او این بار در گرمای آتشین تگزاس درگیر یک ماجراجویی خطرناک دیگر می‌شود. ریچر درحالی که مثل همیشه با پای پیاده در جاده‌ها سرگردان است، در یکی از جاده‌های سوزان تگزاس با زنی به نام کارمن گریر برخورد می‌کند و آن زن برای پیشبرد نقشه‌ی رهایی از دست شوهرش که همیشه او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد ریچر را با وجود مقاومت‌ها و مخالفت‌های اولیه ترغیب کرده و به مزرعه‌ای دورافتاده در بخش "اکو" می‌کشاند: ریچر با دردسر بیگانه نیست؛ و در مزرعه‌ی کارمن در "اکو" دردسرهای زیادی نهفته است: دروغ و غرض، تنفر و قتل، ریچر هیچ‌وقت نمی‌تواند در برابر یک زن درمانده مقاومت کند. خانواده‌ی کارمن متخاصم‌اند. پلیس‌ها غیرقابل اعتمادند و وکلا کاری پیش نمی‌برند. اگر ریچر نتواند اوضاع را سر و سامان دهد، پس چه کسی می‌تواند؟ ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"دیده‌بان‌ها سه نفر بودند؛ دو مرد و یک پسر. از تلسکوپ استفاده می‌کردند، نه از دوربین صحرایی. مسئله‌ی فاصله بود. به خاطر عوارض آن ناحیه، حدود یک و نیم کیلومتر با منطقه‌ی هدف فاصله داشتند. مخفیگاه نزدیک‌تری وجود نداشت. مناطقی پست و ناهموار پوشیده از علف و صخره و ماسه‌های شبیه به هم بود که خورشید آن‌ها را سوزانده و به رنگ خاکی درآورده بود. نزدیک‌ترین مخفیگاه امنی که داخلش بودند یک تنگ‌دره‌ی خشک وسیع بود که یک میلیون سال پیش با تغییرات آب و هوایی و باران و سرخس و رودخانه‌های خروشان شکل گرفته بود.
مردها در حالی که گرمای اول صبح به پشتشان می‌تابید، دمر روی خاک دراز کشیده و تلسکوپ‌هایشان را جلوی چشمانشان گرفته بودند. پسر روی زانوهایش حرکت کرد و از داخل آبسردکن آب آورد. در حالی که حواسش به بیدار شدن مارهای زنگی بود توی یک دفتر توضیحاتی می‌نوشت. آن‌ها قبل از سپیده‌دم با یک وانت گرد و خاکی از طرف زمین‌های بایر و عریان از سمت غرب آمده بودند ...."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!