ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
مگی کسیدی
(Maggie Cassidy)
نویسنده:
جک کرواک
(Jack Kerouac)
ترجمه:
یگانه وصالی
ناشر:
مروارید
سال نشر:
1397
(چاپ
2
)
قیمت:
29000
تومان
تعداد صفحات:
241
صفحه
شابك:
978-964-191-239-2
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 2 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'مگی کسیدی':
کتاب روایتی است از دوستی با هممدرسهایها و دغدغههای پسران دبیرستانی و همینطور درگیری با عشق اول و دشواریهای بزرگشدن در شهری کوچک. نویسنده در این کتاب پرترهی نوجوانی باعاطفه و مهربان را به تصویر میکشد که احساس مردشدن دارد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"شب سال نو بود و در شمال برف میبارید. بچهها دستهاشان را حلقه کرده بودند دور هم و تلوتلوخوران، از جادهی برفی میرفتند و کسی را با خود میکشیدند که با صدای خسدار و شکسته، آهنگی را که در فیلم کابویی جمعه شب سینما "گیتس" شنیده بودند میخواند. "جک خشت، جک خشت، نابودیت رو ببینم"، در واقع حواسش به قسمت "نابودی" نبود و "جک"اش را غمگین و بلندبلند با ریتم وسترن میخواند. جی.جی ریگوپولوس بود که داشت آواز میخواند. سرش مثل مستها افتاده بود و بقیه او را توی برف میکشیدند. مثل یک احمق دستهاش آویزان بود و پشتش را داده بود عقب و کوچکترین اهمیتی به دیگران نمیداد که چطور سر آوردنش توی آن برف هی سر میخوردند و هی غر میزدند و بهزور او را سرپا نگه داشتهاند ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!