بخريد و بخوانيد ...
زندگی منفی یک

زندگی منفی یک

نویسنده: کیوان ارزاقی 
ناشر: هیلا
سال نشر: 1394 (چاپ 2)
قیمت: 14000 تومان
تعداد صفحات: 247 صفحه
شابك: 978-600-5639-32-2
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 39 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (4 امتیاز با رای 1 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'زندگی منفی یک':

کیان متخصص و جراح ماهری است که بعد از ازدواج نافرجامش با سارا و اتمام زندگی مشترک، با زنی به نام ژاله ازدواج می‌کند. ژاله بر خلاف کیان عاشق بچه‌دار شدن است. کیان با کمک دوست خود صابر که متخصص زنان و زایمان است با مدارکی جعلی طوری وانمود می‌کنند که گویی ژاله قادر به بچه‌دار شدن نیست ...
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"کیان دستی به صورتش می‌کشد. نوک ریش‌های تازه جوانه‌زده کف دستش را سوزن‌سوزن می‌کند. چند بار خودکار را با ضرب‌آهنگ یکنواختی روی میز می‌زند. پیرمرد که به خاطر قوز کمرش تا نزدیکی‌های میز خم شده، آه و ناله‌ای می‌کند و برای چندمین‌بار از درد گردن و ستون فقراتش می‌گوید. هنوز صحبت‌هایش تمام نشده که کیان از روی صندلی چرخانش نیم‌خیز می‌شود.
همراه مریض که خانم مسنی است عکس بزرگ رادیولوژی را به‌زور توی کیفش جا می‌کند، پیرمرد سنگینی‌اش را روی عصا می‌اندازد. زن زیر بغلش را می‌گیرد، زور می‌زند تا از روی صندلی بلندش کند. پیرمرد به خودش فشار می‌آورد و با زحمت از صندلی جدا می‌شود.
لرزش سر و گردن به دست و پا و سپس عصایش منتقل می‌شود. همه هیکلش را می‌اندازد روی عصای چوبی که دسته‌اش به شکل سر عقاب نوک‌تیزی کنده‌کاری شده و بدنه‌اش پر از گره‌های ریز و درشت است ..."

نظر كسانی كه كتاب را خوانده‌اند:

 گلناز گرايلي:  رمان ساده و سرگرم کننده‌ای بود از مدل کتابهایی که یک ضرب میخونیش. یک استراحت خوب برای فکر. از ظهر جمعه که شروعش کردم تا غروب من را با خودش برد. در سرتاسر داستان تکلیفت با بانوان قهرمان مشخصه: سفیدن ولی با آقایون نه. مرتب باید نتیجه قضاوتت رو عوض کنی تا انتهای داستان که آقایون به کل سیاه میشن. سیاه که چه عرض کنم چنان لجن‌مال میشن که وقتی کتاب رو بستم برگشتم یکبار دیگه اسم نویسنده رو چک کردم که ببینم نکنه خانم باشه. حتی اسمشون را تو اینترنت چک کردم که مبادا مثل خانم کیوان آشتیانی در مورد ایشون هم به اشتباه بیافتم ولی خوشبخانه آقا بودن و به داستانشون 4 دادم (اگه خانم بود یه صفر بزرگ می‌دادم)