شناسنامه محصول
خوشه‌های خشم
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

خوشه‌های خشم

(The Grapes of Wrath)
نویسنده: جان اشتاین‌بک (John Steinbeck)
ترجمه: شاهرخ مسکوب، عبدالرحیم احمدی (Shahrokh Meskoob)
ناشر: امیرکبیر
سال نشر: 1400 (چاپ 25)
قیمت: 180000 تومان
تعداد صفحات: 757 صفحه
شابك: 978-964-00-0628-3
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 40 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (4.44 امتیاز با رای 9 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'خوشه‌های خشم':

داستان خوشه‌های خشم در دوره‌ی رکود اقتصادی اوایل دهه 1930 آمریکا اتفاق می‌افتد. دوره‌ای که کشاورزان کوچک به دلیل ماشینی شدن کشاورزی ورشکست می‌شوند و زمین‌هایشان توسط بانک‌ها تصاحب می‌شود.
در چنین زمانی تام جاد که به تازگی از زندان آزاد شده به سمت مزرعه پدری می‌رود تا پس از مدتها دوباره با خانواده‌ی خود دیدار کند. اما وقتی به مزرعه می‌رسد متوجه می‌شود که خانواده‌اش آنجا را ترک کرده‌اند و خیال دارند برای کار به سمت غرب و ایالت کالیفرنیا بروند. تام خود را به خانواده‌اش می‌رساند و با آنها همراه می‌شود. اما پس از رسیدن به کالیفرنیا متوجه می‌شوند که سختی‌هایشان تازه شروع شده و خانواده‌شان در مقابله با نظام سرمایه‌داری حاکم بر آن سرزمین باید مشکلات مختلفی را پشت سر بگذارد.
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"آخرین بارانهایی که نم‌نم روی زمینهای سرخ و پاره‌ای از زمینهای خاکستری رنگ اکلاهما فروریخت، نتوانست زمین ترک‌خورده را شیار کند. گاوآهنها کرته جویبارها را می‌بریدند و باز می‌بریدند. آخرین بارانها ذرت را بسرعت رویاند و انبوهی از علفهای درهم در طول جاده گسترد. اندک‌اندک زمینهای خاکستری و زمینهای تیره سرخ در زیر پوششی سبز نهان شد. اواخر ماه مه رنگ آسمان پرید و ابرها، که زمانی دراز، سراسر بهار، در آن بالاها آویزان بود، پراکنده شد. روز به روز آفتاب ذرتهای نورسته را می‌سوزاند تا آنجا که مغزی قهوه‌ای رنگ روی سر نیزه‌های سبز کشیده شد. ابرها پدیدار می‌شدند، و بدون کوششی برای بازگشت دور می‌شدند. علفها برای حمایت خود لباسهای سبز تیره‌ای به تن کردند و دیگر از گسترش بازماندند. رویه زمین سخت شد و قشر نازک و سفتی آن را پوشاند و همین که رنگ آسمان پرید، زمین نیز رنگ باخت. نواحی سرخ، صورتی و نواحی خاکستری، سفید شد ..."

نظر كسانی كه كتاب را خوانده‌اند:

 سيدهومن ابراهيمي كيا:  کتابی فوق‌العاده بود. من فکر می‌کنم موفق‌ترین اثر جان اشتاین‌بک بود. نمونه‌ی یک اثر موفق ادبی و کلاسیک بود. حجمش زیاد بود و این باعث می‌شد به سختی بشه تمومش کرد ولی شکل روایت داستان به گونه‌ای بود كه خواننده رو می‌کشوند به سمتش تا هر جور شده تمومش کنه. یک مولفه‌ی خوب برای من در رمانهایی که می‌خوانم علاوه بر قصه‌ی خوب انتهای کتاب و به پایان رساندن کتاب توسط نویسنده‌اش برای من خیلی مهم است که در این كتاب نویسنده به خوبی از عهده‌ی این امر براومده بود و کتاب را بسیار خوب به پایان رسانده بود.

 هانيه سالاري:  کتابی زیبا، متنی روان با پایانی جذاب. کمتر از ۵ ستاره برای بهترین کتاب جان اشتاین يک اجحافه☺

 محسن يوسف‌پور:  نمره اي که مي خواهم به اين کتاب بدهم چيزي بيش تر از چهار و کم تر از پنج است. علاوه بر روايت روان و زيباي داستان، پايان آن هم به شدت تحت تاثير قرارم داد

 سارا ايزدي:  فصل‌های اول کتاب روند آرومی داشت و اونقدرا جذبت نمی‌کرد که ادامه بدی، اما از اواسط کتاب جذابیتش بیشتر شد، در کل خوب بود و ارزش خوندنشو داشت اما به نظرم می‌تونست بهتر از این، رنج‌ها و سختی‌های مردمی رو که با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند نشون بده، هیجان کمی داشت اما حرف‌های قشنگی زد.