ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
پنجرههای تشنه
نویسنده:
مهدی قزلی
ناشر:
سورهمهر
سال نشر:
1400
(چاپ
10
)
قیمت:
110000
تومان
تعداد صفحات:
380
صفحه
شابك:
978-600-175-219-3
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 5 نفر
امتیاز كتاب:
(5 امتیاز با رای 1 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'پنجرههای تشنه':
... عملیات ساخت ضریح جدید برای حضرت امام حسین علیهالسلام از خردادماه سال 1387 در شهر قم آغاز شد ... زمانی که قرار شد این ضریح از راه زمینی و با بدرقه مردم به کربلا منتقل شود، ایده ثبت این رخداد، چه به شکل تصویر و فیلم و چه به صورت نوشتار، در هیئت امنا مطرح شد. کتاب حاضر نتیجه مکتوب این تصمیم است.
... آنچه در این نوشتار آمده است فقط بخشی از اتفاقاتی است که در این سفر رخ داد و تعهد آقای قزلی به نگارش آنچه خود دیده و تجربه کرده و به درستی آن یقین پیدا کرده است باعث شد بخشهایی که از دید ایشان دور مانده بود تقریبا جایی در این کتاب نداشته باشد و کار درست هم همین بود ... (برگرفته از پیشگفتار کتاب)
در پشت جلد کتاب برگزیدهای از متن کتاب چنین آمده:
"... رسیدیم به روستان نهرمیان. مردم یا حسین گویان میدویدند سمت ضریح، انگار که بخواهند تریلی را فتح کنند. چند دقیقه ایستادیم و موقعی که تریلی داشت حرکت میکرد، به مردم میگفتیم لبه حفاظ را ول کنند که یک وقت زمین نخورند. پسر جوانی سماجت میکرد. گفتم: پسرجان ول کن الان زمین میخوری. پسر که فهمید دیر یا زود باید تریلی را رها کند به من گفت: ببین من فرشادم، من را به اسم دعا کن کربلا. بعد تریلی را ول کرد. داشتیم دور میشدیم که داد زد: فرشاد ... یادت نره. همان جا نشست به گریه و کف دستش را کوبید زمین. دور میشدیم و فرشاد نشسته بود کنار جاده، من هم نشستم پشت تریلی به گریه. حاضر بودم همه چیزم را بدهم جایم را با فرشاد، عوض کنم ..."
اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را
اینجا
بیابید.
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!