ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
الفبای خانواده
(Family Sayings)
نویسنده:
ناتالیا گینزبورگ
(Natalia Ginzburg)
ترجمه:
فیروزه مهاجر
ناشر:
کتاب خورشید
سال نشر:
1392
(چاپ
1
)
قیمت:
9500
تومان
تعداد صفحات:
261
صفحه
شابك:
978-964-7081-96-2
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 1 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'الفبای خانواده':
نویسنده در قالبی داستانی زندگی خانوادگی خود را در شمال ایتالیا به تصویر میکشد. زمان داستان از دورهی برکشیدن فاشیسم در ایتالیا آغاز میشود و تا اواسط سالهای 1950 ادامه پیدا میکند. نگاه و روایت گینزبورگ زمانهای غیرعادی را با مرور اتفاقات عادی در زندگی خانوادگی تصویر میکند.
کتاب، مثل دیگر آثار نویسنده، فراز و فرود داستانی هیجانانگیزی ندارد و با پرداختن به شخصیتهای مختلف، تلاش میکند تا حال و هوای دوره زمانی ماجرا را، آنطور که مردم عادی (نه قهرمانها و مبارزها) آن را تجربه کردهاند، به تصویر بکشد. (توضیحات برگرفته از نظرات اعلام شده درباره کتاب در وب سایت goodreads.com)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"دختربچه که بودم، در خانه پدریام، سر میز غذا، اگر من یا یکی از خواهر و برادرهایم لیوانی را روی میز برمیگرداندیم، یا باعث میشدیم کاردی به زمین بیفتد، صدای رسای پدرم بلند میشد که: "دهاتیبازی درنیاورید!" اگر نان را در خورشت میخیساندیم، فریاد میزد: "بشقابها را نلیسید! کثافتکاری نکنید، گند نزنید!"
برای پدر من کثافتکاری و گند زدن شامل نقاشیهای مدرن هم میشد که طاقت تحملشان را نداشت.
میگفت: "شماها بلد نیستید سر میز غذا بنشینید، نمیشود جلو چهار تا آدم حسابی بردتان!"
و میگفت: "شماها که اینقدر کثافتکاری میکنید، اگر سر یک میز table d'hote در انگلستان نشسته بودید، میانداختنتان بیرون!"
برای انگلستان اهمیت بسیاری قائل بود. معتقد بود که در تمام دنیا انگلستان بهترین نمونه تمدن است!
رسمش این بود سر میز غذا درباره آدمهایی که در طول روز دیده بود اظهارنظر کند. در قضاوت بسیار بیرحم بود و به همه میگفت احمق ..."
اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را
اینجا
بیابید.
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!