شناسنامه محصول
زندگینامه گابریل گارسیا مارکز
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

زندگینامه گابریل گارسیا مارکز

(Gabriel García Márquez: A Life)
نویسنده: جرالد مارتین (Gerald Martin)
ترجمه: بهمن فرزانه
ناشر: ققنوس
سال نشر: 1393 (چاپ 2)
قیمت: 12500 تومان
تعداد صفحات: 296 صفحه
شابك: 978-600-278-038-6
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 5 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'زندگینامه گابریل گارسیا مارکز':

گابریل گارسیا مارکز، مشهورترین نویسنده جهان سوم در روزگار ما، در سال 1927 در کشور کلمبیا متولد شده است. او شاخص سبک "رئالیسم جادویی" و نویسنده‌ای بسیار پرکار است. در زمانی که نویسندگان بزرگ بسیار نادرند، گابریل گارسیا مارکز شهرتی جهانی به دست آورده است. او بزرگ‌ترین نویسنده آمریکای لاتین به شمار می‌رود و در جهان اول نیز، آمریکای شمالی و قاره اروپا، در چهل سال اخیر نامش در اوج بوده است.
نویسنده در مقدمه کتاب آورده: من هفده سال روی این کتاب کار کرده‌ام. در ابتدا وقتی از این پروژه عظیم می‌گفتم، می‌شنیدم: حتی موفق نخواهی شد او را ملاقات کنی و اگر هم موفق بشوی، با تو همکاری نخواهد کرد؛ اما برخلاف این گفته‌ها فقط چند ماه پس از پژوهش خود موفق شدم گابریل گارسیا مارکز را ملاقات کنم. با آغوش باز مرا پذیرفت و در ضمن به من گفت: "زندگینامه به چه درد می‌خورد؟ زندگینامه مال کسانی است که مرده‌اند." (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
کتاب با این جملات آغاز می‌شود:
"در صبحی بسیار گرم و خفقان‌آور، در ابتدای دهه سی قرن بیستم، در کرانه‌های شمالی کشور کلمبیا، زنی جوان از پنجره قطار "شرکت میوه متحد" از میان سایه‌روشن به درختان موز که صف کشیده بودند نگاه می‌کرد. شب قبل سوار بر کشتی بخار از بندر بارانکیا که پر از پشه بود، از مرداب‌های پهناور سیناگا عبور کرده بود و اکنون سوار بر قطار از مزارع موز می‌گذشت تا به آراکاتاکا برسد؛ شهری که در آن، سال‌ها پیش، فرزند ارشدش گابریل گارسیا را که بچه‌ای بیش نبود، پیش والدین پیر خود گذاشته و رفته بود. لوئیسا سانتیاگا مارگز ایگوآران سه فرزند دیگر هم به دنیا آورده بود و آن روز برای اولین بار پس از آنکه شوهرش گابریل الیخیو گارسیا او را به شهر بارانکیا برده بود، به آراکاتاکا باز می‌گشت؛ جایی که "گابو کوچولو" را به دست پدربزرگ و مادربزرگ مادری سپرده بود ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!