مینا رستمپور: ماجرای کتاب دربارهٔ زندگی دو برادر به نامهای ایلای (Eli) (راوی ماجرا) و چارلی (Charlie) با نام خانوادگی سیسترز (Sisters) است که بهعنوان دو آدمکش، شهرت زیادی دارند. داستان در سال ۱۸۵۱ (غرب وحشی) در اورگن و کالیفرنیا، همزمان با تب طلا رخ میدهد. ایلای و چارلی بهدنبال کشتن هرمن کرمیت وارم راهی کالیفرنیا میشوند که در این مسیر اتفاقات بسیاری رخ میدهد و پس از رسیدن به مقصد، ماجرا به شکلی متفاوت با نقشهٔ ابتدایی ادامه پیدا میکند. قهرمان این داستان، هر دو برادری هستند که در کنار یکدیگر ماجراهای متفاوت را پشتسر میگذارند. برادران سیسترز در برابر هماوردی که هرلحظه صورت عوض میکند و از شخصی به شخصی دیگر تبدیل میشود، میایستند. برادران سیسترز یک رمان وسترن است با فضای رئالیستی، خشن و سیاه. البته این فضا در نحوهٔ روایت، ترکیب شده با طنزی ظریف و جذاب که از زبان برادر کوچکتر نقل میشود. داستان به جای یک پلات واحد، بیشتر مجموعهای از وقایع و ماجراهاست که در قالب اپیزودهایی مجزا برای این دو برادر رخ میدهد. به همین دلیل هم هست که شخصیتهای فرعی قدرتمندی که ۲۰ یا ۳۰ صفحه از کتاب را به خود اختصاص داده و بعد حذف میشوند، در این رمان بسیارند. از همین جهت، شاید بتوان درونمایهٔ (تِم) رمان را حول و حوش رابطة خویشاوندیای تعریف کرد که دو برادر با هم دارند.