ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
ریشههای تاریخی امثال و حکم (دوره دو جلدی)
نویسنده:
مهدی پرتوی آملی
ناشر:
سنائی
سال نشر:
1391
(چاپ
6
)
قیمت:
30000
تومان
تعداد صفحات:
1139
صفحه
شابك:
978-964-8746-54-9
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 1 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'ریشههای تاریخی امثال و حکم (دوره دو جلدی)':
نویسنده در این مجموعه دو جلدی معنی و ریشههای تاریخی بیش از 300 مثل و اصطلاح را بررسی کرده است. مطالب کتاب به شیوه فرهنگهای لغت به ترتیب حروف الفبای سرشناسه تنظیم شدهاند و با تشریح تاریخچهی "آب از سرچشمه گلآلود است" آغاز و با توضیح "یهودی سرگردان" پایان مییابد.
در این کتاب همچنین استاد انجوی شیرازی در مقدمهای سی صفحهای اهمیت فرهنگی امثال و حکم را برای خواننده توضیح داده و خلاصهای از تحقیقات انجام شده قبلی در این رابطه را به او معرفی کرده است.
در ذیل شناسه "آب از سرچشمه گلآلود است" میخوانیم:
"... روزی همین خلیفه از عربی شامی پرسید: "عاملان من در دیار شما چه میکنند و رفتارشان چگونه است؟" عرب شامی با تبسمی رندانه جواب داد: "اذا طابت العین، عذبت الانهار" یعنی: چون آب در سرچشمه صاف و زلال باشد در نهرها و جویبارها هم صاف و زلال خواهد بود. همیشه آب از سرچشمه گلآلود است. عمر بن عبدالعزیز از پاسخ صریح و کوبنده عرب شامی به خود آمد و درسی آموزنده بیاموخت. بعضیها این سخن را از حکیم یونانی ارسطو میدانند، آنجا که گفته بود: "پادشاه مانند دریا، و ارکان دولت مثال انهاری هستند که از دریا منشعب میشوند." ولی میرخواند آنرا از افلاطون میداند که فرمود: "پادشاه مانند جوی بزرگ بسیار آب است که به جویهای کوچک منشعب میشود. پس اگر آن جوی بزرگ شیرین باشد، آب جویهای کوچک را بدان منوال توان یافت، و اگر تلخ باشد همچنان." فریدالدین عطار نیشابوری این موضوع را به عارف عالیقدر ابوعلی شقیق بلخی نسبت میدهد که چون قصد کعبه کرد و به بغداد رسید هارونالرشید او را بخواند گفت: "مرا پندی ده." شقیق ضمن مواعظ حکیمانه گفت: "تو چشمهای و عمال جویها. اگر چشمه روشن بود تیرگی جویها زیان ندارد، اما اگر چشمه تاریک بود به روشنی جوی هیچ امید نبود." ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!