ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
نصیب
نویسنده:
سیمین شیردل
ناشر:
البرز
سال نشر:
1393
(چاپ
3
)
قیمت:
21000
تومان
تعداد صفحات:
429
صفحه
شابك:
978-964-442-793-0
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 2 نفر
امتیاز كتاب:
(4 امتیاز با رای 1 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'نصیب':
داستان کتاب در سالهای دهه 1330 شمسی اتفاق میافتد و ماجرای دل باختن دختری به نام گوهر به مردی جاهل و پهلوانمسلک را حکایت میکند.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"چادرش چون شب سیاه بود و صورتش همانند قرص ماه. ابروان پیوستهاش میراث اجدادش بود. ظریف بود، ولی نه آنقدر شکننده که دل بسوزانی، بلکه در کمرکش کوچه به یک آن در هوس آن بودی تا در آغوشش کشی و اندامش را به یک آه لمس کنی. بیخبر از حسن و جمال و هزار ناز نهفته در خود خرامان راه خانه را میپیمود. از بیهودگی و تکرار روزگارش اخمی در گره ابروانش پدیدار بود. باید زودتر به خانه میرسید و به خانم جانش خبر میداد نتوانسته خرید مورد نظرش را انجام دهد.
صدای اذان در کوچهها پیچیده بود. آفتاب سوزان بیرحمانه میتابید. دلش برای کاسهای یخ در بهشت غنج میرفت. حتا لیوانی آب خنک برایش حکم هدیه بهشت را داشت. هوس آب تنی در حوض و غوطهور شدن در آن هرکدام شورانگیز و دستنیافتنی به نظر میرسید.
کسی پشت سرش در حرکت بود. قدمهایش را کمی تند کرد، اما کارساز نشد. اگر سرظهر نبود و اگر کوچه خالی از رهگذر نبود بیمی نداشت ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!