ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
داستان زندگی من
نویسنده:
لائو شه
(Lao She)
ترجمه:
الهام دارچینیان
ناشر:
میردشتی، قطره
سال نشر:
1399
(چاپ
1
)
قیمت:
30000
تومان
تعداد صفحات:
132
صفحه
شابك:
978-600-92012-3-5
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 2 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'داستان زندگی من':
لائو شه در اثر کوتاهش "داستان زندگی من" با توصیفی نیمهطنز، نیمه تلخ، زندگانی پکن و مردمانش را در شروع قرن بیستم روایت میکند. دورانی سراسر دگرگونی و بهتزدگی، آشفتگیهای سیاسی، به مخاطره افتادن امپراطوری و آنچه پیامد گریزناپذیر این گذار عظیم است. جامعه آرام آرام عرف و عادات آبا و اجداد چین امپراطوری را در همه عرصهها از مشاغل و سرگرمیها گرفته تا ذهنیات حاکم بر جامعه به کنار مینهند. آدمهای متوسط، کارمندان دولت و حقوقبگیران زندگی بسیار سخت و تلخ و یکنواختی پیش رو دارند و چشماندازی از شادی و کامروایی پیدا نیست. به باور لائو شه در چنان وضعیتی ریشخند و خنده تنها پادزهری است که به طریقی آدمی را زنده نگه میدارد. از این روست که راوی پنجاه ساله داستان که چیزی نمانده از گرسنگی تلف شود، لبخند به لب قصه خود را میآغازد. لحن لائوشه آمیخته به تاثری گزنده است.
گویی زندگی، شوخی بیمزهای بیش نیست، آنقدر احمقانه که اگر میترسی به گریه بیفتی، بهتر است به هر آنچه رخ میدهد لبخند بزنی. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"وقتی کوچک بودم، آن قدر که باید، مدرسه نرفتم؛ اما بههرحال آنقدر رفتم که بتوانم کتابهایی مانند هفتدلاور و پنج دادگستر یا رمان سه پادشاهی را بخوانم. حتی بخشهایی زیادی از پاویون سرگرمی را خیلی خوب به یاد دارم، امروز هم میتوانم همه را بیکموکاست تعریف کنم و مخاطبانم را میخکوب کنم، این را برای این نمیکنم تا کسانی که به من گوش میدهند بگویند عجب حافظهای دارد، این کار برایم لذتبخش است. با این همه هرگز نتوانستم متن اصلی را بخوانم، خیلی دشوار است، بخشهایی را که به یاد دارم در روزنامههای ارزان قیمت خواندهام، ستون داستانهای مصور پاویون سرگرمی. در آن روزنامهها داستانها به زبان روز ترجمه میشد و حیلههای جالبی بهکار میبردند تا رنگ و لعابش را زیادتر کنند، واقعا خواندنی بود ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!