ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند ...
نویسنده:
طلا نژادحسن
ناشر:
قطره
سال نشر:
1392
(چاپ
2
)
قیمت:
7000
تومان
تعداد صفحات:
222
صفحه
شابك:
978-600-119-301-9
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 65 نفر
امتیاز كتاب:
(1.5 امتیاز با رای 4 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند ...':
کتاب، گزارش زندگی زنی است در هیاهوی انقلاب، جنگ و شرایط اجتماعی دهههای اخیر. داستان مملو از تصاویر درخشان وقایع کوچک و بزرگی است که در طول زندگی شخصیت اصلی رخ میدهد.
زبان ساده راوی و تصاویر تکاندهندهای مانند ماجرای سینما رکس آبادان و موشک باران دزفول، رمان را به صورت روایتی متفاوت از واگویههای معمول در مورد جنگ و انقلاب در آورده است. (برگرفته از وبسایت parsehh.blogfa.com)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"مادرم، با آن اندام لاغر و تکیده، همیشه جلو چشمم میآید و میرود. همین پنجشنبهی آخر سال، زندهترین تصویر از او جلو چشمم جان میگیرد.
سینی مسی گرد روی سرش، شلال موی سیاه از دو طرف ریخته روی سینه. نیازی ندارد سینی را با دست بگیرد؛ به راحتی روی سربند سیاهش مینشیند.
وقتی از روی قبرها عبور میکنیم، من فقط جلو پایم را نگاه میکنم و کبکابهای چوبیام را که تقتق صدا میدهند، و گاهی هم چشمم به قبرهاست.
ریبخیر میگوید: اینها امانتیاند.
شبها مردهها مینشینند توی این جعبههای بزرگ سفید. فقط یک چندتایی هستند و چند ردیف از آنها خراب شده. ریبخیر میگوید اینها را درآوردهاند و بردهاند کربلا. شاید هم نجف اشرف ..."
اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را میتوانید
اینجا
بیابید.
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!