صفورا زواران حسيني: از اینکه نویسنده از من یک سال کوچکتر است و حالا کتابش دست من است، شوکه شدم و احساس پیری کردم! :)))) کتاب از سرزمینی بود که من تابحال چیزی از آنجا نخوانده بودم. از این نظر بسیار برایم جذاب بود. دوستش داشتم.
فاطمه عارفنژاد: از مطالعه همسر ببر نتیجه گرفتم که گروه خونم زیاد به رئالیسم جادویی نمیخوره و ازش سر در نمیارم! البته کلیت داستان به خاطر فضای متفاوت و دنیای عجیبش برام جالب بود اما در مجموع وقتی تموم شد احساس کردم باری از روی دوشم برداشته شده! درک نکردم که حرفش چی بود...