درباره كتاب 'راز کشتی اسب شاخدار (ماجراهای تنتن خبرنگار جوان)':
تنتن در یک بازار مکاره محلی چشمش به یک کشتی مدل میافتد و به نظرش میرسد خوب است که آن را بخرد و به دوستش کاپیتان/ناخدا هادوک هدیه بدهد. اما در حین پرداخت پول کشتی، دو خریدار دیگر هم سروکلهشان پیدا میشود و اصرار میکنند که حتما فروشنده کشتی را به آنها بفروشد. در نهایت اما تنتن پول کشتی را میدهد و آن را با خود به خانه میبرد.
وقتی کشتی را به ناخدا هادوک نشان میدهد، ناخدا بسیار تعجب میکند چون کشتی بسیار شبیه تصویری است که در آن یکی از اجداد او در کنار یک کشتی نقاشی شده. در همین حین، تنتن متوجه میشود که کشتی مدلی که خریداری کرده، دزدیده شده. او به دنبال خریداران سمجی میرود که در بازار اصرار داشتند کشتی را از چنگ او دربیاورند. چون فکر میکند حتما یکی از آنها کشتی مدل او را دزدیده. اما در مراجعه به آنها با حقیقت وحشتناکی روبرو میشود ...