درباره كتاب 'پاچینکو':
داستانی که وقایع آن در کره و ژاپن میگذرد و طی دوره زمانی صد ساله، در طول قرن بیستم، سرگذشت یک خانواده مهاجر کرهای را در ژاپن روایت میکند.
داستان در سه بخش/کتاب روایت میشود. در بخش اول، با سرگذشت سونجا آشنا میشویم. پدر و مادر سونجا مهمانخانه کوچکی را در روستایی نزدیک بوسان در کره اداره میکنند. سونجا در سیزده سالگی پدرش را از دست میدهد و از آن پس به همراه مادرش گرداندن مهمانخانه را برعهده میگیرد. سونجا در شانزده سالگی در پی رابطهای آبستن میشود. اما وقتی متوجه میشود که پدر بچه متاهل است و خیال ازدواج با او را ندارد، از او روی برمیگرداند و ماجرا را با مادرش در میان میگذارد.
همزمان مرد جاافتادهای به نام اسحق بک که از روستای آنها عبور میکند، مدتی را در مهمانخانه ساکن میشود. اسحق میداند که به مرض سل مبتلاست و مدت زیادی زنده نخواهد بود. او وقتی از مشکل سونجا با خبر میشود، تصمیم میگیرد که با او ازدواج کند تا بچه او بدون پدر به دنیا نیاید. سونجا پس از ازدواج با اسحق همراه او راهی اوزاکا در ژاپن میشود که از ابتدا مقصد نهایی اسحق بوده است ...