بخريد و بخوانيد ...
بنیاد (سه‌گانه‌‌ی بنیاد، کتاب اول)
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

بنیاد (سه‌گانه‌‌ی بنیاد، کتاب اول)

(Foundation)
نویسنده: آیزاک آسیموف (Isaac Asimov)
ترجمه: حسین شهرابی
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1402 (چاپ 4)
قیمت: 250000 تومان
تعداد صفحات: 367 صفحه
شابك: 978-600-182-652-8
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 3 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (5 امتیاز با رای 1 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'بنیاد (سه‌گانه‌‌ی بنیاد، کتاب اول)':

هر تمدنی که دست به ابداع و نوآوری نزند، هر تمدنی که پاسخ پرسش‌هایش را در تحقیقات گذشتگان بجوید، هر تمدنی که دانسته‌هایش بیش‌تر از ندانسته‌هایش باشد، محکوم به نابودی است. امپراتوری کهکشانی هم به مدت دوازده‌هزار سال بر بیست میلیون سیاره‌ی بشر حکم رانده و در تمام این دوران صلح و آرامش برقرار کرده. اما به آن مشکلاتی دچار شده که تمدن‌های دیگر را به نابودی کشانده و در نتیجه فروپاشی‌اش نزدیک است. با این همه، تنها هری سلدون ریاضیدان این مسئله را می‌داند. سلدون علمی ابداع کرده است به نام "روان‌تاریخ" که با کمک آن می‌تواند آینده را "ببیند". ریاضیات او نشان می‌دهد که وقتی امپراتوری فروبپاشد، سی‌هزار سال بربریت و بی‌تمدنی بر کهکشان حاکم خواهد شد تا امپراتوری تازه‌ای سربربیاورد.
سلدون می‌داند که دیر شده و دیگر نمی‌توان جلو این فروپاشی را گرفت؛ اما می‌توان مدت فترت، یعنی دوران میان دو امپراتوری را به هزار سال کاهش داد. برای این کار باید بهترین دانشمندان امپراتوری را گرد هم بیاورد و به سیاره‌ای دورافتاده بفرستد تا علوم امپراتوری را برای نسل‌های آینده حفظ کنند: سیاره‌ی ترمینوس یا بنیاد.
دهه‌ها و سده‌ها می‌گذرند و سیاره‌ی ترمینوس در معرض خطرات بسیاری قرار می‌گیرد: سیاراتی که سیاست‌شان "کشورگشایی" است. جنگ‌سالارانی که با کاهش نفوذ امپراتوری قدرت می‌گیرند. مخالفت سیارات با برقراری رابطه‌ی بازرگانی با بنیاد و غیره. بنیاد هم برای مقابله با این مشکلات هیچ سلاحی ندارد مگر علم و قدرت تاریخ. اما آیا چنین چیزی برای بقا کافی است؟ (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
بخش اول کتاب با این جملات آغاز می‌شود:
"نامش گال دورنیک بود و صرفا بچه‌دهاتی‌ای به حساب می‌آمد که به عمرش ترانتور را ندیده است. یعنی با چشم خودش ندیده بود، وگرنه هم بارها و بارها در اَبَرویدئو این سیاره را دیده بود و هم گهگاه در اخبار سه‌بعدی و پرزرق‌وبرقی که به مراسم تاجگذاری امپراتور یا افتتاح مجلسِ شورای کهکشانی می‌پرداخت. بااین‌همه، هرچند تمام عمرش را در سیاره‌ی سیناکس زندگی کرده بود که به گردِ ستاره‌ای در مرزهای ناحیه‌ی "شارِ آبی" می‌گشت، از تمدن به دور نبود. در آن زمانه هیچ جایی از کهکشان از تمدن به دور نبود.
آن زمان بیست‌وپنج میلیون سیاره‌ی مسکونی در کهکشان بود و همه‌شان، بی‌هیچ استثنائی، با امپراتور بیعت کرده بودند که تختگاهش در ترانتور قرار داشت. اما آخرین نیم قرنِ تاریخ بود که چنین جمله‌ای در بابِ امپراتوری صدق می‌کرد.
در نظر گال، این سفر بی‌شک نقطه‌ی اوجِ عمر کوتاهش در مقام پژوهشگر به حساب می‌آمد. قبلا هم به فضا رفته بود، در نتیجه اگر صرفا از منظر سفرهای فضایی به آن نگاه می‌کرد ارزش چندانی برایش نداشت. صدالبته که قبلا فقط تا تنها قمر سیاره‌ی سیناکس سفر کرده بود تا داده‌هایی درباره‌ی مکانیک مداری شهاب‌های سرگردان برای پایان‌نامه‌اش گردآوری کند ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!