بخريد و بخوانيد ...
هزاران فرسنگ تا آزادی: فرار من از کره شمالی
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

هزاران فرسنگ تا آزادی: فرار من از کره شمالی

(A Thousand Miles to Freedom: My Escape from North Korea)
نویسنده: یون سون کیم (Eunsun Kim)
ترجمه: زینب کاظم‌خواه
ناشر: ثالث
سال نشر: 1402 (چاپ 12)
قیمت: 120000 تومان
تعداد صفحات: 202 صفحه
شابك: 978-600-405-219-1
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 21 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (3 امتیاز با رای 1 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'هزاران فرسنگ تا آزادی: فرار من از کره شمالی':

یون سون کیم در کره شمالی به دنیا آمده است. او در کودکی با وجود همه سختی‌ها مثل رفتن به مراسم اعدام به همراه دیگر دانش‌آموزان مدرسه، شرکت در برنامه‌های خودانتقادی و گرسنگی کشیدن دائمی بخاطر قحطی و کمبود غذا، همیشه کشورش را دوست داشته است.
اما وقتی در یازده سالگی یون سون کیم پدرش را بخاطر قحطی و گرسنگی از دست می‌دهد، مادرش تصمیم می‌گیرد تا به همراه یون سون کیم و خواهرش از کشور فرار کند. سفر خطرناکی که نه سال به طول می‌انجامد. او در این کتاب شرح این فرار از کره شمالی و اتفاقاتی که بر او و خانواده‌اش گذشته، آورده است.
فصل اول کتاب با این جملات آغاز می‌شود:
"در آپارتمان کوچک و سردمان در اون‌دئوک، شهری در کره شمالی که در آن متولد شدم، نزدیک یک هفته تنها بودم. به غیر از یک میز قهوه‌خوری و یک کمد چوبی، والدینم تمام وسایل خانه را برای خریدن غذا و پر کردن شکم ما فروخته بودند. حتا فرش را هم فروخته بودند، بنابراین روی کف سیمانی در یک کیسه‌خواب سردستی، که با لباس‌های کهنه سرهم شده بود، می‌خوابیدم. غیر از دو قاب عکس از پرتره‌های "رئیس‌جمهوری ابدی" ما، کیم ایل-سونگ، و جانشینش "رهبر عزیز"، کیم جونگ-ایل که به من خیره شده بودند، کل دیوار لخت بود. فروختن این پرتره‌ها توهین به مقدسات محسوب می‌شد و جزایش مرگ بود.
گرچه تاریکی بعدازظهر اواخر دسامبر گسترده شده بود، همچنان می‌توانستم چیزهایی را که می‌نویسم بخوانم. وقتی خورشید پایین رفت، هیچ روشنایی دیگری نداشتم. مدتی بود که برق در آپارتمان از کار افتاده بود و غیر از لامپ‌ها، که دیگر وجود نداشت، هیچ وسیله گرمایشی هم نداشتیم، اما با وجود این اصلا احساس سرما نمی‌کردم، زیرا چند روز بود که هیچ چیز نخورده و کاملا خسته بودم ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!