بخريد و بخوانيد ...
پیش از آنکه به دار آویخته شوند (مجموعه نخستین قانون، کتاب دوم)
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

پیش از آنکه به دار آویخته شوند (مجموعه نخستین قانون، کتاب دوم)

(Before They Are Hanged (The First Law Trilogy (2)))
نویسنده: جو ابرکرومبی (Joe Abercrombie)
ترجمه: سعید سیمرغ
ناشر: تندیس
سال نشر: 1403 (چاپ 3)
قیمت: 720000 تومان  612000 تومان
تعداد صفحات: 792 صفحه
شابك: 978-600-182-298-8
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 1 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'پیش از آنکه به دار آویخته شوند (مجموعه نخستین قانون، کتاب دوم)':

فرمانده گلوکتا مشکلی دارد. چطور باید از شهری دفاع کند که دشمن از بیرون آن را محاصره کرده و از درون مملو از خیانت‌کاران است، آن هم زمانی که هم‌پیمانان به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند و فرمانده‌ی پیشین شهر هم بدون هیچ ردی ناپدید شده است؟ همین کافی است تا یک شکنجه‌گر را وادار به گریز کند، اگر بتواند بدون عصا، قدم از قدم بردارد.

مردان شمالی در آنگلند پخش شده و مشغول پراکندن آتش و مرگ در آن سرزمین یخ زده هستند. ولیعهد لادیسلا آماده شده تا آن‌ها را به عقب براند و افتخاری ابدی برای خود بدست بیاورد. تنها مشکلی که وجود دارد این است که او فرماندهی لشکری را به عهده دارد که بی‌سلاح‌ترین، بی‌تجربه‌ترین و بی‌هدف‌ترین لشکر تمام دنیاست.

و بیاز، نخستین ساحران، گروهی از برجسته‌ترین ماجراجوها را با خود به ماموریتی خطرناک در ویرانه‌های دوران گذشته برده است. منفورترین زن سرزمین جنوبی، ترسناک‌ترین مرد سرزمین شمالی و خودخواه‌ترین پسر سرزمین متحد، گروهی عجیب ولی مرگبار هستند. آن‌ها شاید این بخت را داشته باشند که بتوانند بشریت را از بلای آدمخواران نجات دهند، البته اگر این‌همه از هم متنفر نباشند. رازهای باستانی آشکار خواهد شد. نبردهای خونین به پیروزی و شکست خواهند انجامید و دشمنان دیرینه بخشوده خواهند شد، ولی نه پیش از آن‌که به دار آویخته شوند … (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)

داستان با این جملات آغاز می‌شود:

"لعنت بر مه! مه وارد چشم می‌شود و نمی‌شود بیش از چند گام جلوتر را دید. وارد گوش می‌شود و دیگر هیچ صدایی شنیده نمی‌شود. اگر هم شنیده شود، نمی‌توان گفت که از کدام سو می‌آید. وارد بینی می‌شود و دیگر بویی به‌جز بوی نم به مشام نمی‌رسد.

لعنت بر مه! مه نفرین دیدبان‌ها است.

آن‌ها چند روز پیش از وایتفلو گذشته بودند، از سرزمین شمالی بیرون آمده و وارد قلمره آنگلند شده بودند. داگمن در تمام طول راه نگران و عصبی بود و در یک سرزمین غریب و در میانه‌ی جنگی که ربطی به آن‌ها نداشت، دیدبانی می‌داد و منطقه را شناسایی می‌کرد. همه‌ی اعضای گروه هم نگران بودند و زود خشمگین می‌شدند. به‌جز تری‌تریز، هیچ کدامشان تاکنون پا از سرزمین شمالی بیرون نگذاشته بودند. البته نمی‌توانست در مورد هاردینگ گوشت‌تلخ مطمئن باشد. او هیچ‌وقت درباره‌ی جاهایی که رفته بود حرف نمی‌زد.

آن‌ها از کنار چند مزرعه گذشتند که سوخته و خاکستر شده بود. همین‌طور یک دهکده‌ی خالی از جمعیت. دهکده‌ای متعلق به سرزمین‌های متحد، با ساختمان‌هایی بزرگ و چهارگوش ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!