شناسنامه محصول
اتاقی برای تو 2
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

اتاقی برای تو 2

(Room for More (Cranberry Inn Book 2))
نویسنده: بث اهمان (Beth Ehemann)
ترجمه: رضوان خرمیان
ناشر: تندیس
سال نشر: 1397 (چاپ 1)
قیمت: 27000 تومان
تعداد صفحات: 264 صفحه
شابك: 978-600-182-342-8
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'اتاقی برای تو 2':

کیسی مادر جوان تنهایی است که زندگی‌اش بعد از ورود "برادی مورفی" ستاره سرشناس و جذاب هاکی از این رو به آن رو شده است.

درست وقتی به نظر می‌رسد هیچ چیز و هیچ کس مانع عشق کیسی و برادی به یکدیگر نیست، سر و کله‌ی همسر سابق کیسی یعنی پدر دوقلوهایش پیدا می‌شود و بعد از غیبتی پنج ساله التماس می‌کند تا به زندگی دخترهایش برگردد.

برنامه ورزشی این فصل برادی فاصله‌ای طولانی بین دیدار آن‌ها می‌اندازد و کیسی بدون این‌که بخواهد چیزی را از برادی مخفی کند، برگشتن همسر سابقش را مثل یک راز پیش خودش نگه می‌دارد تا ضربه‌ای به تمرین‌های سخت برادی وارد نکند و از ترس از دست دادن برادی در امان باشد.

حالا که گذشته کیسی بدون این‌که انتظارش را داشته باشد دوباره سراغش آمده، می‌تواند برای نگه داشتن دخترهایش و برادی تصمیم درستی بگیرد؟ (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)

فصل اول کتاب با این جملات آغاز می‌شود:

" "ژاک؟ تو بیمارستان؟ جدی می‌گی؟" لورن آن‌قدر بلند و با هیجان حرف می‌زد که یک لحظه مجبور شدم گوشی را از گوشم دور کنم.

"آره." آهی کشیدم. "در مورد چیزی شبیه به این شوخی نمی‌کنم."

"اون کاملا از دور خارج شد. از وقتی که رفت، حتی یک کلمه هم در موردش نشنیدم و اصلا نمی‌دونستم حالا یه تکنسین آمبولانسه!"

"من هم همین‌طور، نیازی به گفتن نیست، خیلی شوکه شدم."

"چی گفت؟ چی گفتی؟"

"هیچی، فرار کردم، مسخره است، نه؟" عصبی خندیدم و ادامه دادم: "وانمود کردم که حالم بد شده و دویدم به طرف دستشویی، اون یکی پرستار، دارلا، مجبور شد اون یک ربعی که شوک عصبی شده بودم و کف دستشویی نشسته بودم، به جای من به بیمار برسه."

"به برادی گفتی؟"

"نه هنوز، تازه دیروز اتفاق افتاد، هنوز خودم هم هضمش نکردم، از این گذشته اصلا هم نمی‌دونم چطور باید بهش بگم."

"به الکسا که حتما گفتی، درسته؟"

"نه، الان تو تنها کسی هستی که می‌دونی، شانس آوردی، نه؟" مکث کردم تا خنده‌اش را بشنوم، اما نخندید ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!