درباره كتاب 'باغ آدمیزاد':
بانوپلنگ متوجه میشود که بچهاش پنگول گم شده است. او همه حیوانات را جمع میکند و بازخواستشان میکند که چطور اجازه دادهاند پنگول گم بشود. از آنطرف پنگول به شهر رفته و آدمها که او را پیدا میکنند پنگول را به باغوحش میبرند و در داخل قفسی میاندازند. کلاغ که ماجرا را میبیند به بانوپلنگ خبر میدهد. حیوانات هم شروع میکنند به ساختن قفس و آدمهایی را که پیدا میکنند داخل قفس میاندازند. به این ترتیب حیوانات هم صاحب یک "باغ آدمیزاد" میشوند ...
(مخاطب کتاب گروه سنی "ب" در نظر گرفته شده است)