اولین نوشته کتاب با این جملات آغاز میشود:
"در خاطرات خیلی از ما یک سومشخص پنهان هست که بخش زیادی از نسبت امروزمان با محرم و عاشورا را به او مدیونیم. سومشخصهای پنهان گاهی مادر و مادربزرگ و پدر و پدربزرگاند، گاهی استاد و غریبهای رهگذر. شخصیتِ پیچیده، فن بیان قوی یا توانایی منحصربهفردی ندارند، فقط ارادتی واقعی دارند و مهارت و شگردشان همین صداقتشان است. تنها ویژگی خارقالعادهی آنها همین است که سومشخص عاشقاند و خیلی عاشقاند. در هیاهوی روزمرگی میزان دلبستگی و حرارت محبت حسینی که به ما منتقل کردهاند را فراموش میکنیم ولی وقت نوشتن متنی دربارهی ارتباطمان با روضه، خاطرات این اثرگذاران بیادعا و علاقه و نشانههایی که در ما جا گذاشتهاند، متن را پر میکند ..."