بخريد و بخوانيد ...
روایت بازگشت
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

روایت بازگشت

(The Return: Fathers, Sons and the Land in Between)
نویسنده: هشام مطر (Hisham Matar)
ترجمه: مژده دقیقی
ناشر: نیلوفر
سال نشر: 1400 (چاپ 3)
قیمت: 195000 تومان
تعداد صفحات: 256 صفحه
شابك: 978-964-448-785-9
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 14 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'روایت بازگشت':

پدر نویسنده از مخالفان حکومت قذافی بوده که همراه خانواده‌اش به تبعیدی خودخواسته در مصر رفته بود. او در دهه 1990 توسط عوامل حکومت قذافی و با موافقت مقامات مصری ربوده و به لیبی برده می‌شود و دیگر جز برخی خبرهایی از زندانی بودن اثری از او به دست نمی‌آید. هشام مطر که هنگام ربوده شدن پدرش در لندن درس می‌خواند سال‌ها به دنبال یافتن ردی از پدرش بود. کتاب شرح مسائل و مشکلاتی است که او در این راه با آن‌ها مواجه شده و در واقع روایت دورانی از تاریخ معاصر لیبی و برخورد حکومت با مخالفانش است. نویسنده 25 سال درگیر این ماجرا بوده و به هر دری زده است تا اثری و ردی از پدرش پیدا کند. تصویری از آنچه بر سر مردم یک کشور آمده و می‌توان آن را تعمیم داد و روایت شوربختی و نکبت ساکنان بخش عمده‌ای از جهان دانست ... (برگرفته از معرفی کتاب در مجله جهان‌کتاب، شماره 363-361، خرداد-مرداد 1398)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز می‌شود:
"مارس 2012، صبح زود. من و مادرم و همسرم دایانا نشسته بودیم روی یک ردیف صندلی که به کاشی‌های کفِ سالن انتظاری در فرودگاه بین‌المللی قاهره پیچ شده بود. صدایی پشت بلندگو اعلام کرد که پرواز 853 به بنغازی به‌موقع حرکت خواهد کرد. مادرم هرازگاه با نگرانی نگاهی به من می‌انداخت. دایانا هم انگار دلواپس بود. دستش را روی بازویم گذاشت و لبخند زد. به خودم گفتم باید بلند شوم و قدمی بزنم. ولی بدنم تکان نمی‌خورد. هرگز خودم را آن‌قدر مستعد سکون احساس نکرده بودم.
ترمینال تقریبا خالی بود. فقط یک مرد روبه‌روی ما نشسته بود. چاق، با قیافه‌ای خسته، احتمالا پنجاه‌وچهار پنج ساله. در طرز نشستنش - دست‌های قفل شده روی پاها، تنه کج‌شده به سمت چپ - نشانی از تسلیم وجود داشت. اهل مصر بود یا لیبی؟ به کشور همسایه سفر می‌کرد یا بعد از انقلاب به وطن برمی‌گشت؟ طرفدار قذافی بود یا مخالفش؟ شاید هم از آن آدم‌های مرددی بود که تردیدهایشان را توی دلشان نگه می‌داشتند؟ ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!