مينا احمدي: اگه از شخصیتهای غیرواقعی و دوراز ذهن قصهءها خسته شده باشید، این کتاب شخصیتی رو به شما معرفی میءکنه که خیلی راحت میشه باهاش همزادپنداری کرد. نثر کتاب عالیه. شاید به نظر بیاد تو داستان اتفاق خاصی نمیافته، اما وقتی تمومش کردم هنوز ازش سیر نشده بودم و دوست داشتم ادامه داشته باشه. "من دوسش داشتم، خیلی ..."
صبا قاسمي: کتاب رو خیلی دوست داشتم. بسیار روان و دلنشین نوشته شده و حتی باعث شد خیلی جاها خندم بگیره. شاید در طول داستان اتفاق خاصی نیوفته ولی خواننده رو به دوران و حال و هوای نوجوانی میبره و باعث میشه آدم یادش بیوفته وقتی نوجوان بوده چه چیزهایی براش مهم بوده که الان خندهدار و بیارزش به نظر میاد.
اسما زنگنه: خیلی خوب
مهدیه محمدی: واقعا کتاب فوقالعادهای بود. هولدن کالفیلد، شخصیتیه که هرگزفراموشش نمیکنم. به نظر من یک نوجوان خیلی خیلی بهتر با این کتاب ارتباط برقرار میکنه و اون رو میفهمه. با اینکه چند ساعتی میشه که تمومش کردم دلم میخواد بازهم اون رو بخونم. ناتور دشت، یکی از بهیادماندنیترین کتابهای نوجوانیم به حساب خواهد آمد. (هیچ وقت به هیچ کس چیزی نگو ... اگه بگی دلت برای همه تنگ میشه)
ابراهيم وليمحمدي: خيلي جذابه
محمدصادق صديق منفرد: خدا بود. بعد از این کتاب بود که رسما شدم سلینجرخوان! این کتاب پایان مشخصی نداره، چون، هر آدمی تو جودش یک هولدن داره که میتونه پایانی براری ناطوردشت باشه. بامهر
هانيه سالاري: مونولوگی جذاب با شخصیت جذاب هولدن که هیچوقت فراموشش نمیکنم. داستان با اینکه چیز خاصی نداره و اتفاق خیلی خاصی درش اتفاق نمیفته اما به راحتی خواننده رو با خودش همراه میکنه بدون اينكه حوصلشو سر ببره یا خستش کنه. البته فکرکنم گروه سنی نوجوان بیشتر بتونن با این کتاب ارتباط برقرار کنن.
بنفشه بامداد: کتاب متن ساده و روانی دارد. طرز نگاه کردن شخصیت اصلی داستان به آدمهای دور و اطرافش و تحلیل رفتارهای آنها برای من خیلی جالب بود.
محمود اسلاميان: مونولوگی طولانی و جذاب که دست خواننده رو می گیره و با خودش تا آخر می بره بدون اینکه خستهات کنه ... کار مترجم هم عالی بود
هادي سيوف: کتاب خوبی بود. به نظر من اتفاق چندان خاصی در جریان داستان نمیافته و هولدن کالفیلد در راه بازگشت به خانه با آدم ها و شرایطی روبرو میشود که نوع طرز فکر و برخورد او با شرایطی که در آن حضور دارد و نوع روایت هولدن از شخصیتهای مختلف جالب است و به خوبی وضعیت روحی بد یک جوان نابالغ و البته گستاخ را به تصویر میکشد.
رسول مبروكزاده: بیشتر تعریفش رو از اطرافیان شنیدم، ازش خوشم نیومد!
اردشير طيبي: خیلی دوستش نداشتم. هرچند که نثر کتاب و ترجمهی فارسیش خیلی خوب بود ولی کاراکتر هولدن کالفیلد چندان برام ملموس نبود. شاید بهتر بود وقتی هفده هجده ساله بودم این کتاب رو میخوندم.
گلناز گرايلي: كلامش جالب بود ولي موضوعش چرند بود
متين يزداني: جز کتابایی بود که نصفه بیخیالش شدم و حتی دلم نمیخواد دوباره برم سراغش. هرچند تعریفشو زیاد شنیدهام. خیلی مشوش و بینظم بود بیشتر آدم کلافه میشه تا اینکه بفهمه داستان چیه!!
الهه سعادتي: من تعریفش رو زیاد شنیده بودم شروع کردم ولی به سرانجام نرسید اصلا نتونستم باهاش ارتباط بگیرم