درباره كتاب 'حکمرانی اقتصاد: چرا علم اقتصاد به کار میآید، چه هنگام به کار نمیآید و چگونه تشخیص دهیم':
نویسنده در این کتاب با تکیه بر تاریخ علم اقتصاد و تجربه خود به عنوان یک پزشک، استدلال میکند که اقتصاد میتواند ابزار قدرتمندی برای بهبود اوضاع جهان باشد. اما این تنها زمانی ممکن است که اقتصاددانان نظریهها و مدلهای جهانشمول را رها کرده و بر فهم دقیق موقعیتی که درگیر آن هستند، تمرکز کنند.
نویسنده استدلال میکند که مدلهای ریاضی در علم اقتصاد، نقطه قوت واقعی آن هستند. آنها ابزارهایی هستند که اقتصاد را به یک علم تبدیل میکنند. با این حال، اغلب اوقات، اقتصاددانان مدل را به اشتباه ابزاری درنظرمیگیرند که در همه زمانها و مکانها کاربرد دارد. نویسنده در شش فصل علم اقتصاد را از آدام اسمیت تا نظریههای معاصر درباره جهانیسازی دنبال میکند و نشان میدهد که چگونه موقعیتهای گوناگون مدلهای متفاوتی را میطلبد. هر مدل جرئی از داستانِ نحوه کار جهان را بیان میکند و این داستانها آموزههای گسترده و گاه متناقضی را ارائه میدهند.
نویسنده کتاب توضیح میدهد که فرقی نمیکند دغدغهی افزایش نابرابری جهانی را داشته باشید، یا درباره پیامدهای تجارت آزاد تحقیق میکنید. با انتخاب و بکارگیری مدلهای مناسب میتوان به حقایق ارزشمندی در مورد واقعیت اجتماعی و سیاستهای عمومی دست یافت.