بخريد و بخوانيد ...
چگونه شوستاکوویچ نظر مرا تغییر داد
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

چگونه شوستاکوویچ نظر مرا تغییر داد

نویسنده: استیون جانسون (Stephen Johnson)
ترجمه: امید دادگری
ناشر: گیلگمش
سال نشر: 1403 (چاپ 3)
قیمت: 180000 تومان
تعداد صفحات: 159 صفحه
شابك: 978-622-7858-64-8
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 1 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'چگونه شوستاکوویچ نظر مرا تغییر داد':

... راستش این کتاب چندان هم درباره‌ی آن "شوستاکوویچ" نیست. درباره‌ی آن آهنگساز پیچیده و رنج‌کشیده و ترس‌خورده از سانسور و سرکوب نیست که کتاب‌های متعدیی درباره‌اش نوشته شده است.این کتابی است درباره‌ی لذت رهایی‌بخش موسیقی.

استیون جانسون، موسیقی‌دان و منتقد برجسته‌ی موسیقی، در طول این نوشتار با صداقتی تحسین‌برانگیز تجربه‌های شخصی‌ای را که از روند درمان بیماری افسردگی‌اش داشته است گره می‌زند به تاویل و تفسیرهای فنی و تاریخ هنری که از موسیقی "شوستاکوویچ" ارائه می‌دهد و از دل این دو جریان موازی خواننده را هم با زندگی و آثار آهنگساز آشنا می‌کند و هم اهمیت نورانی و شفابخش هنر را گوشزد می‌کند.

ساختار کتاب از منظر نوع روایت کم‌نظیر است. چندان که بعید به نظر می‌رسد در حوزه‌ی نقد و تحلیل موسیقی تابه‌حال به چنین چیزی برخورده باشیم. منتقد میان خود افسرده‌اش که دارد برای درمان دست‌وپا می‌زند و آهنگسازی که موضوع نوشتار اوست نوعی هم‌ذات‌پنداری ایجاد می‌کند و رفته‌رفته هم خودش و هم آهنگساز رنجور را از دل ظلمات به سمت نور پیش می‌برد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)

فصل اول کتاب با این جملات آغاز می‌شود:

"هنوز هم لحظاتی هست که آن چنگ زدن، آن گرفتن ناگهانی ساعد چپم را که انگار داشت قلبم را از تپش می‌انداخت حس می‌کنم. 15 ژوئن 2006 بود و در آپارتمان کوچک ویکتور کازلوفِ کلارینت‌نواز در سنت‌پترزبورگ بودم. با تهیه‌کننده، جرمی اینوانز، و مترجم ارزشمند و حلال مشکلاتمان، میشا، به روسیه آمده بودیم تا مستندی رادیویی درباره‌ی شوستاکوویچ به مناسبت یکصدمین زادروز آهنگساز بسازیم. جرمی بسیار مشتاق بود که با کازلوف مصاحبه کنم. یکی از معدود اعضای بازمانده‌ی ارکستری که سمفونی هفتم شوستاکوویچ را در سال 1942 در شهر تحت محاصره‌ی لنینگراد اجرا کرده بود. وقتی به مجتمع مسکونی بدقواره‌ی کازلوف در حومه‌ی شهر نزدیک شدیم، متوجه شدم که حفظ بی‌طرفیِ حرفه‌ای دشوارتر از شرایط معمول خواهد بود. صبح همان روز از "موزه‌ی حصر لنینگراد" بازدید کرده بودیم. اخیرا نام اصلی شهیر یعنی سنت‌پترزبورگ بدان بازگردانده شده است، اما در زمان محاصره هنوز نامش لنینگراد بود؛ انگار این ارتباطِ معنایی خیلی قوی‌تر از چیزی بود که به نظر می‌رسید ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!