بخريد و بخوانيد ...
روز و شب یوسف
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

روز و شب یوسف

نویسنده: محمود دولت‌آبادی (Mahmoud Dowlatabadi)
ناشر: نگاه
سال نشر: 1383 (چاپ 1)
قیمت: 20000 تومان
تعداد صفحات: 79 صفحه
شابك: 964-6736-21-1
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 1 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'روز و شب یوسف':

حکایت یک شبانه‌روز از زندگی یوسف، نوجوانِ تازه بالغی که دچار یک ترس موهوم است که مثل بختک بر روی تمام لحظات زندگی‌اش افتاده است. او به همراه خانواده‌اش در محله‌ای فقیرنشین در تهرانِ دهه‌ی پنجاه زندگی می‌کند. مادرش روزها کلفتی می‌کند و پدر که شب‌ها در یک کارخانه شب‌کاری می‌کند، روزها در خانه می‌خوابد. یوسف تا پیش از زمان شروع داستان در روزها ظاهراً کار خاصی انجام نمی‌دهد و تنها پس از غروب آفتاب به خانه‌ی فردی می‌رود تا در آنجا به همراه دیگران روخوانی قرآن و خواندن اشعار قدیمی را یاد بگیرد. پس از آن به خانه می‌آید و شامی می‌خورد و برای خوابیدن به پشت‌بام می‌رود. شب‌ها به طور معمول با شنیدن صدای کتک‌خوردن یکی از زنان همسایه از شوهر مستش، دیدن چراغ روشن اتاقی که جوانی در آن مشغول نوشتن و کتاب خواندن است، شنیدن اصوات شهوت‌ناک یک جفت از همسایگان و... سپری می‌شود ... (معرفی کتاب برگرفته از وب سایت "میله بدون پرچم")

نویسنده در مقدمه کتاب اشاره کرده که نگارش این داستان در دهه پنجاه شمسی، در نیمه کار بر روی رمان کلیدر، اتفاق افتاده. اما بعد به زندان می‌افتد و پس از آزادی متوجه می‌شود که برگه‌های داستان گم شده‌اند و ... 30 سال بعد در دهه 1380 بصورت اتفاقی نسخه‌ای از داستان را در لابلای کاغذهای خود می‌یابد و تصمیم به انتشار آن می‌گیرد.

داستان با این جملات آغاز می‌شود:

"سایه‌ای دنبالش بود. همان سایه‌ی همیشه. سایه، خودش را در سایه دیوار گم می‌کرد و باز پیدایش می‌شد. گنده بود، به نظر یوسف گنده می‌آمد، یا این‌که شب و سایه-روشن کوچه‌ها او را گنده، گنده‌تر می‌نمود؟ هرچه بود، این سایه ذهن یوسف را پر کرده بود. چیزی مثل بختک بود. هیکلش به اندازه دو تا آدم معمولی به‌نظر می‌رسید. یوسف حس می‌کرد خیلی باید درشت استخوان و گوشتالو باشد. مثل یک گاو بادکرده. گاوی که پوستش را با کاه پر کنند. شکمش لابد خیلی جلو آمده است. مثل شکم گاو. حتما - پیراهنش، آن‌جا که روی شیب شکمش را می‌پوشاند، چرک و کثیف باید باشد. مثل چرم. تسمه کمرش باریک باید باشد. کهنه باید باشد. تسمه باریک و کهنه باید روی نافش نشست کرده و شکم ورم کرده‌اش را دو نیم کرده باشد ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!