ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
تانک آرزوها
نویسنده:
احمد عربلو
ناشر:
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
سال نشر:
1390
(چاپ
1
)
قیمت:
1700
تومان
تعداد صفحات:
93
صفحه
شابك:
978-964-391-661-9
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 33 نفر
امتیاز كتاب:
(2 امتیاز با رای 1 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'تانک آرزوها':
کتاب مجموعهای از داستانهای طنز است درباره نوجوانهایی که در جنگ هشت ساله ایران و عراق، در جبهه حضور داشتهاند. بعضی از این داستانها در جبهه و فضای میان رزمندگان میگذرد و بعضی دیگر نیز به مسائل هنگام مرخصی و "پشت جبهه"ی بچهها.
داستان "مادربزرگ ضدبعثی من" با این جملات آغاز میشود:
"مجروح شدنم یکطرف، ترس از اینکه عزیزجون، مادربزرگم، ماجرا را بفهمد و بیاید بیمارستان را روی سرش بگذارد، یکطرف. دل توی دلم نبود. وقتی پدر و مادرم به ملاقاتم آمدند، اطمینان دادند که او از مجروح شدن من بویی نبرده و نخواهد برد.
مادرم با کنایه گفت: "با این همه علاقهای که عزیزجون به تو دارد، دیگر جایی برای مادری من باقی نمانده. تو را از پدرت هم بیشتر دوست دارد! بهتر که شدی، به او میگوییم. پس زودتر خوب شو!»
مادرم راست میگفت. عزیزجون، جانش به من بند بود. آنقدر دوستم داشت که گاهی به شوخی و جدی، باعث حسادت دیگران میشد. من هم دوستش داشتم. او، مادر پدرم بود. از سالها قبل که پدربزرگم فوت کرد، با ما زندگی میکرد. عزیزجون دفتر خاطرات دوران خوش کودکی و نوجوانیام بود ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!